دولت آشور
آشوری ها که ملتی سامی نژاد بودند در 1300قبل از میلاد استقلال یافته و سیاست ((جنگ و پیشروی ))را اتخاذ کردند. دلیل اصلی این امر نیز غیر حاصل خیز بودن زمین های آن ها و آبادانی تمدن های مجاور بود. در بهار هر سال دولت آشور نیروهای خود را گرداوری کرده و به شهر های آباد اطراف می تاخت.نبرد های پی درپی آن ها به اندازه ای قوی و جنگاور ساخت که بین سال های 1300تا600قبل از میلاد قوی ترین قدرت نظامی آسیا بودند .سپرهای بلند وسایل قلعه کوب و برج های متحرک سبب شده بود تا هیچ شهری در برابر ان ها توان مقاومت نداشته باشد و از طرف دیگر در دشت ها نیز سربازان تمدن های دیگر قادر به مبارزه با ان ها نبودند چرا که سرباز اشوری از نظر تجهیزات سرآمد زمان بود . تر وکمان نیزه کلاه خود و زره سبب شده بود تا مردان اشور تقریبا رویین تن باشند.میتوان گفت از نظر نظامی آشور به مانند رم باستان بود و سپاه های آشوری بسیار منظم و تعلیم دیده بودند .
آشور در اوج قدرت
در 800 قبل از میلاد آور بیشتر سرزمین های متمدن را خراجگزار خود کرده بود سوریه به تصرف درآمده وبابل بحت فرمان گردید. در 722قبل از میلاد هم زمان پادشاهی سارگن دوم امپراتور بزرگ آشور ناگهان تمام ملل تحت فرمان اشور سر به طغیان برداشتند . اتحادییه نیرومند آن ها را شاید بتوان اولین اتحاد بزرگ نظامی بشر دانست.اتحادیه مرکب از بابل عیلام مصر شام ماد به عنوان دولت های بزرگ دنیای قدیم در کنار ده ها ملت کوچک دیگر تحت ستم به نتیجه رسیدند که زمان در هم کوبیدن سپاه های آشور فرا رسیده است غافل از این که قدرت نظامی آشور چیز دیگه است . سارگن در 720 قبل از میلاد به شام رفته و آن ها را به همراه نیرو های مصری یک جا درهم کوبید.سپس با حمله به شمال ملل اورات و ماد ها راشکست داد و ناگهان حرکت خود را به سمت جنوب سامان داد.ارتش وحشت زده ی عیلام نجنگیده بابل را رها کرد و به جنوب بین النهرین عقب نشینی کرد . پسر ساراگن سناخریب نیز به مدت 15سال پس از او این جنگ ها را ادامه داد و بابل را به طور کامل ویران کرد . وی اسیای صغیر را نیز تصرف کرد.