[ و فرمود : ] آن که به عیب خود نگریست ، ننگریست که عیب دیگرى چیست ، و آن که به روزى خدا خرسندى نمود ، بر آنچه از دستش رفت اندوهگین نبود ، و آن که تیغ ستم آهیخت ، خون خود بدان بریخت ، و آن که در کارها خود را به رنج انداخت ، خویشتن را هلاک ساخت ، و آن که بى‏پروا به موجها در شد غرق گردید ، و آن که به جایهاى بدنام در آمد بدنامى کشید ، و هر که پر گفت راه خطا بسیار پویید ، و آن که بسیار خطا کرد شرم او کم ، و آن که شرمش کم پارسایى‏اش اندک هم ، و آن که پارسایى‏اش اندک ، دلش مرده است ، و آن که دلش مرده است راه به دوزخ برده . و آن که به زشتیهاى مردم نگرد و آن را ناپسند انگارد سپس چنان زشتى را براى خود روا دارد نادانى است و چون و چرایى در نادانى او نیست ، و قناعت مالى است که پایان نیابد ، و آن که یاد مرگ بسیار کند ، از دنیا به اندک خشنود شود ، و آن که دانست گفتارش از کردارش به حساب آید ، جز در آنچه به کار اوست زبان نگشاید . [نهج البلاغه]
لوگوی وبلاگ
 

دسته بندی موضوعی یادداشتها
 

آمار و اطلاعات

بازدید امروز :5
بازدید دیروز :2
کل بازدید :11559
تعداد کل یاداشته ها : 14
04/4/20
6:49 ع

کورش بابل را فتح کرد
دولت های بزرگ دنیای قدیم که از 4هزار سال قبل شکل گرفته اند بیشترین تمرکز را بر روی بین النهرین یا عراق کنونی داشتند.این دولت ها اکثرا قدرتمند ثروتمند و بعضا جنگجو مانند قوم آشور بودند. اقوام بین النهرین در زمانی که در اوج اقتدار بودند اقوام شرقی مستقر در ایران کنونی اقوام خاور نزدیک و مصری ها را نیز تحت فرمان داشتند امامنابع تاریخی نشان میدهد که قدرت گرفتن مادها درشرق قدرت ان ها را تحت الشعاع قرار داد.از طرف دیگر اقوام قدرتمندی در شمال اروپیا در حال قدرت گرفتن بودند مضافا آن که تضاد شدید منافع این اقوام با یکدیگر آن ها را مجبور به انجام جنگ های طولانی کرده بود که در آخرین هوخشتر آشور را از روی زمین محو کرد. البته خیانت بابلیان در سقوط نینوا بی تاثیر نبود.اما برای مردم بین النهرین این آخر ماجرا نبود هخامنشیان در مرکز ایران قدرت گرفته بودند و اکنون برای تبدیل شدن به یک امپراتوری بزرگ تنها فتح بابل را در بینالنهرین کم داشتند . کورش کبیر طی سال های 546 قبل از میلاد تا 538 قبل از میلاد به درجه ای از قدرت رسیده بود که مطئن شود از نبر بین النهرین دست خالی باز نمگردد .در 539 قبل از میلاد کورش با ارتشی مجهز و بزرگ از دجله عبور کرد.بابل به دلیل داشتن برج و بارو های بزرگ و مرتفع معروف بود و گمانت بسیاری بر این بود که کورش از حمله ی خود طرفی نبندد.نبوئید پادشاه بابل که مردی هنر دوست بود برای مقابله با سپاه کورش پسر خود بلتسر را به مقابله با کورش فرستاد اما بلتسر شکست خورد و به سمت بابل عقب نشینی کرد .فتح بابل در ابتدا غیر ممکن بود چرا که مردم بابل در داخل قلاع مرتفع خو قادربه کشت و زرع و مقاومت در برابر دشمنان بودند و از طرف دیگر وسایل قلعه کوب کورش برای کوبیدن شهر ناتوان بود .بنابراین کورش از عنصر غافل گیری استفاده کرده و دستور داد اب فرات را برگردانند کم شدن جریان اب باعث شد تا سربازان بتوانند از طریق ورودی اب به شهر خود را به شهر برسانند و با استفاده از غافل گیری افراد شهر را به تصرف در بیاورند.